اخلاق حرفه اي
اخلاق حرفه اي
در حيطه علوم پزشکي

علم اخلاق يا ethics در دنيا تاريخچه اي طولاني با سابقه ي بيش از 2500 سال دارد. در قرون قبل از ميلاد حضرت مسيح(ع)، فرهنگ يوناني و رومي که تحت تاثير فرهنگ ايرانيان و تمدن شرق بود در غرب گسترش داشته است. در آن دوران به دليل عدم گستردگي علوم، پزشکان معمولا ساير علوم مانند فلسفه را نيز فرا مي گرفتند، لذا تاريخچه اخلاق پزشکي با تاريخچه ي فلسفه در قرون قبل پيوند خورده است.
اما اخلاق پزشکي بيش از همه با انديشه ها و تفکرات فلاسفه ي بزرگي چون سقراط (399-470 ق.م)، افلاطون (347-427 ق.م) و ارسطو (322-384 ق.م) در قرون چهارم و پنجم قبل از ميلاد پيوند نزديکي داشته است. اين متفکران يوناني علم اخلاق را در کنار علم پزشکي فرا گرفته بودند و آن را به عنوان « هنر زيستن» و « مراقبت و مواظبت از نفس» توصيف مي نمودند و از سوي ديگر عقل سالم را در بدن سالم مي دانستند.
در همان دوران، بقراط که او را پدر علم طب نيز ناميده اند، سوگند نامه ي معروف خود را تنظيم نمود. بقراط اولين کسي بود که مباني اخلاق را در قالب قسم نامه با طبابت درآميخت و به عبارتي، بزرگترين سهم بقراط در زمينه پزشکي، اعتقاد او به اصول اخلاقي بود که سوگند نامه ي معروفش تبلور آن است. سوگند نامه بقراط قديمي ترين قوانين اخلاق پزشکي را در خو.د دارد و هنوز هم در بسياري از کشورهاي جهان به عنوان تعهد نامه ي پزشکان هنگام اتمام دوره ي تحصيل قرائت مي شود.
سابقه ي پزشکي در ايران طبق برخي منابع به دوران قبل از بقراط بر مي گردد. ايران باستان هم به لحاظ دانش و هم به لحاظ دارا بودن طبيبان حاذق، زبانزد بوده و دستيابي به ترقيات پزشکي آشوريان، بابليان و يونانيان طي قرون متمادي نيز نقش عمده اي در پيشرفت پزشکي در ايران باستان داشته است.
در ايران، در دوره ي قبل از اسلام، قوانين زيادي راجع به طبيب و طبابت در اوستا وجود داشته و چنين به نظر مي رسد در زماني که ساير ممالک فاقد تشکيلات طبي بودند، در ايران درباره ي بهداشت و حقوق اطبا و بيطارها (دام پزشکان) دستور العمل هاي دقيقي ارايه شده است. طب باستاني ايراني با آيين زرتشت و تعليمات اوستا پيوند جدايي ناپذيري داشته است.
 به طور کلي، پزشکان از طبقه ي روحانيون که عاليترين طبقه از طبقا ت چهارگانه( روحانيون- سربازان- کشاورزان و صنعت گران) بودند، انتخاب مي شدند. اين طبقه رشته الهيات و طب را همزمان تحصيل مي نمودند و بعد از اتمام مقدمات آن، يکي از اين دو رشته را انتخاب کرده و ادامه مي دادند. موبدان زرتشتي بر حسن انجام اخلاق پزشکي که بخشي از امور ديني محسوب مي شد، نظارت مي کردند و رئيس پزشکان نيز فن طبابت را تحت مراقبت و کنترل داشت و در کمک به بينوايان امر مي کرد.
در بخش «ونداديد» اوستا گفتارهايي در باب ويژگي هاي پزشکان آمده است. شرايط طبيب اين بوده که اولاَ کتب زيادي مطالعه کرده و در فن خود تجربه کافي داشته باشد، ثانياَ با صبر و حوصله به سخنان بيمار گوش فرا دهد و بيمار را با وجداني بيدار معالجه کند و ثالثاَ از خدا بترسد.
 در آيين زرتشت، مهارت در درمان بيماران تنها معيار يک پزشک شايسته نبود، بلکه شخصيت اخلاقي و دارا بودن وجدان در رتبه ي اولي تر قرار داشته است. زرتشتيان نسبت به اعمال خلاف چون سقط جنين، بارداري غير مشروع و خطاهاي پزشکي تعصب و حساسيت خاصي داشتند.
 صفات يک طبيب شايسته در عصر ساساني اين بود که دانا بوده و نسبت به اعضا بدن و داروها شناخت کامل را داشته باشد، دنيا پرست نباشد و امراض را دقيق معاينه و معالجه نمايد.
 در باب نخست کليله و دمنه برخي از صفات طبيب خوب شمرده شده است از جمله:
« فاضل ترين اطباء آن است که به معالجت از جهت ذخيره ي آخرت مواظبت نمايد. به صواب آن لايق تر که بر معالجت مواظبت نمايي و بدان التفات نکني که مردمان قدر طبيب ندانند.»
 
برگرفته شده از مقاله ي اخلاق پزشکي و اهميت آن در ايران باستان و اسلام نوشته ي کاظم خدادوست و همکاران، مجله اخلاق و تاريخ پزشکي، 1389

 

 



نظرات شما عزیزان:

معصومه صيدي
ساعت11:21---20 مهر 1391
با سلام و احترام مطالبي كه نوشته مي شود منابع آن ذكر گردد با تشكر

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آذر 1390برچسب:, توسط واحد اخلاق حرفه ای |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.